{سیاه سفید قلبم}
=برو بچه برو بگو بزرگترت بیاد
_ععه من اگه بزرگمو بیارم که میشاشی تو خودت
=تو برو بیار به این کارا کار نداشته باش
_ببین من با تو کاری ندارم
روبه کوروش کردم و گفتم
_تو بودی رفیق منو سر کار گذاشتی
سیاوش: گریم که این بود تو رو سننه
_تو مگه وکیل وسیشی که خودتو نخود هر اشی میکنی
کوروش: ولش کن سیاوش با من کار داره
_چه عجب زبون باز کردی
سیاوش: ببین کوچولو داری بزرگتر از دهنت زر میزنی
_کوچولو عمته
=برا عمم کنار گذاشتم
_عععه نمیدونسم
=حالا بدون
بعد از کلی جرو بحث و کتک کاری منو کیانا رفتیم خونه
وقتی رسیدم ساعت دو بود برای فردا هم دانشگاه داشتم. باید میخایدم تا سر حال باشم
#سیاوش
_ععه من اگه بزرگمو بیارم که میشاشی تو خودت
=تو برو بیار به این کارا کار نداشته باش
_ببین من با تو کاری ندارم
روبه کوروش کردم و گفتم
_تو بودی رفیق منو سر کار گذاشتی
سیاوش: گریم که این بود تو رو سننه
_تو مگه وکیل وسیشی که خودتو نخود هر اشی میکنی
کوروش: ولش کن سیاوش با من کار داره
_چه عجب زبون باز کردی
سیاوش: ببین کوچولو داری بزرگتر از دهنت زر میزنی
_کوچولو عمته
=برا عمم کنار گذاشتم
_عععه نمیدونسم
=حالا بدون
بعد از کلی جرو بحث و کتک کاری منو کیانا رفتیم خونه
وقتی رسیدم ساعت دو بود برای فردا هم دانشگاه داشتم. باید میخایدم تا سر حال باشم
#سیاوش
۲.۸k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.